داستان های جذاب و خواندنی

داستان های جذاب و خواندنی

داستان های جذاب و خواندنی

داستان های جذاب و خواندنی

آموزش داستان نویسی 2 - ویژگیهای یک قصه خوب کدامند؟

دربخش قبلی در مورد عناصر لازم برای ورود به عرصه هنر ، چگونگی قدم گذاردن به عرصه هنر داستان نویسی و شرایط لازم برای مرود به این عرصه ، سخن گفتیم. اینک و در این مقال ، به ویژگیهایی که یک قصه خوب می بایست داشته باشد ، می پردازیم.

در این مورد به طور خلاصه می توان به ویژگیهای زیر اشاره نمود:

1) - خدا محوری:
یک قصه خوب قبل از هر چیز باید خدا محور باشد. یعنی در همه جای آن خدا حضور داشته باشد. معنی این حرف آن نیست که جا و بیجا، با مناسبت یا بی مناسبت نام خدا یا آیا ت قرآن را بیاوریم ، بلکه بدان معنا ست که نشان دهیم قصه از یک تفکر توحیدی سرچشمه گرفته و جوشیده است. علاوه بر اینکه به غیر از نشان دادن ارزشهای عالی انسانی به خواننده برسانیم که محور عالم وجود خداست و سرچشمه همه خیرها و فیوضات اوست و انسانها در این میان وسیله ای بیش نیستند و هر چه نیکی و خوبی هم که از قهرمانان و شخصیتهای بزرگ داستان سر می زند همه از طرف خدا بوده و آنها تنها واسطه ای بوده اند که خدا این توفیق را به آنان داده در خدمت همنوعان خود باشند.

                                          

2) - عبرت انگیزی:
خداوند یکی از ویژگیهای عمده قصه های قرآنی را «عبرت انگیزی» ذکر کرده است.

«لقد کان فی قصصهم عبره لاولی الالباب»

و این ویژگی آن قدر مهم است که اگر داستانی فاقد آن باشد، یعنی صرفا برای سرگرمی و تفریح خواننده یا به شگفتی انداختن او نوشته شده باشد، از نظر ما چیزی در حد یک لطیفه یا معماست و نباید اسم قصه را روی آن گذاشت بنابراین قصه نویس های مسلمان هرگز نباید صرفا برای سرگرم ساختن و تفنن خواننده دست به قلم ببرند؛ چون در این صورت، حداقل اجر معنوی از این کار نخواهند برد.

 


3) - کشش ، جذابیت وگیرایی:
قصه ای که جذاب و گیرا نباشد و نتواند تا آخرین لحظات خواننده را همراه خود بکشد ولو با بهترین پیام و محتوی، قصه موفقی نخواهد بود، قصه خوب قصه ای است که این هر دو یعنی محتوا و پیام و کشش و گیرایی را با هم داشته باشد؛ و نمی توان به صرف داشتن یک محتوای خوب، جذابیت و گیرایی را نادیده گرفت.

 


4) - طبیعی و منطقی و قابل قبول بودن روال داستان:
قصه باید طوری نوشته شود که خواننده بتواند ماجراهای آن را باور کند. یعنی اصل علت و معلول به دقت در قصه رعایت شود به طوری که هر ماجرا نتیجه طبیعی ماجراهای قبلی و مؤثر در ماجراهای بعدی باشد، و طوری زمینه لازم برای وقوع ماجراها فراهم شود که خواننده در محتمل بودن آن شک نکند.

 


5) - گزیده گویی:
حاشیه روی زیاد از حد، خارج شدن از موضوع اصلی قصه، وپرداختن به مسائل فرعی که چندان نقشی در پیشبرد قصه ندارد، باعث کسل شدن خواننده و خارج شدن رشته کلام از دست او می شود.

 


6)- نثر یا زبان قصه:
نثر یا زبان قصه بایستی متناسب با موضوع قصه و نیز گروه و قشری باشد که برای او می نویسیم.

 


7) - عفت قلم:
نویسنده مجاز نیست تحت این عنوان که «حرفی که از دهان شخصیتهای داستان بیرون می آید متناسب با تیپ و خصوصیات اجتماعی آنان باشد یا؛ بیان این حرفهای غیر اخلاقی ، داستان را طبیعی و ملموس تر جلوه خواهد داد.»

سخنان زشت و موهن را حتی از زبان آنان ، در نوشته اش بیاورد. در صورت لزوم بایستی غیر مستقیم و در لفافه به بیان این موضوع پرداخت.


بطور کلی یک قصه خوب دارای ویژگیهای زیر است :

خدامحوری ، عبرت آموزی ، کشش و جذابیت ، منطقی و عقلانی بودن ، گزیده گویی ، نثر متناسب ، عفت قلم و کلام ، تقوی ، پرداختن به ریشه ها و یکدست بودن نوشتار.

 

 

8) - تقوی در نوشتن:
نویسنده مجاز نیست محور داستانش را روی سوژه های صرفا جنسی و شهوانی قرار دهد، و در قصه های معمولی نیز مجاز نیست به بهانه طبیعی و ملموس تر جلوه دادن قصه، به ذکر صحنه های جنسی یا توصیف اندام و ریزه کاری های صورت زنان بپردازد. و در هر حال باید توجه داشته باشد که قصه های او را ممکن است افراد گوناگون با افکار و روحیات مختلف و در سنین مختلف بخوانند و اگر خدای ناکرده قصه او باعث بیدار شدن غرایز جنسی خفته ای حتی در یک نفر، یا تشدید آن در فرد دیگری بشود، عواقب ناشی از آن مستقیما متوجه نویسنده قصه خواهد بود و او در پیشگاه خدا و خلق خدا باید پاسخگو باشد.

 


9) - برخورد ریشه ای با مسائل:
قصه خوب تنها به بیان سطحی درد ها نمی پردازد بلکه ریشه ای با مسائل برخورد می کند و عمق آنها را نشان می دهد. به عبارت دیگر علتها را هدف قرار می دهد، نه معلولها را!

او از معلولها به علتها می رسد، نه آنکه در معلولها در جا بزند و احیانا آنها را به عنوان علت نیز معرفی بکند. البته این کار باید بسیار ظریف و هنرمندانه صورت بگیرد. همچنین وظیفه قصه نویسی تنها بیان دردها نیست بلکه باید چاره درد را که همان پیاده شدن صحیح احکام اصیل اسلامی در سراسر جهان است را نیز بیان کند. در غایت بیش از آنکه محرک احساس باشد، راهگشا و راهنما و مرشد باشد.


10) - یکدست بودن نوشته:
به این معنی که یک نوع هماهنگی و ارتباط دقیق بین تمام اجزاء قصه (مقدمه ، ماجراها ، شخصیتها ، محیط ، پایان و گره گشایی و...) وجود داشته باشد، و نوشته در طول کار ، دچار نوسانهای نابجا نشود.


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد